عطر انتظار شعرقشنگي است كه شيمامحمدي ارسال كرده است.تقديم به همه مهدي ياوران !
عطر انتظار
گـرچه خسته ام, گـرچه دلشكسته ام,
بـاز هـم گشـوده ام درى به روى انتظار تـا بگـويمت,
هنـوز هـم به آن صـداى آشنا اميـد بسته ام.
اى تو صاحب زمان! اى تو صاحب زميـن!
دل, جدا ز ياد تو آشيانه اى خـراب وبى صفاست
ياد سبز و روح بخـش تـو ياد لطف بـى نهايت خـداست
كـوچه باغ سينه ام, اى گل محمدى, به عطر نامت آشناست
آنكه در پى تـو نيست, كيست؟
آنكه بـى بهانه تـو زنـده است, در كجاست؟
اى كرامت وجود!
باد غربتى كه مى وزد به كوچه هاى بى تـو, بـوى مرگ مـى دهـد,
ـ بـوى خستگى, فسـردگـى ـ
كـوچه ها در انتظار يك نسيـم روح بخـش, يك پيـام آشنـا و دلنـواز, سينه را گشـوده انـــد.
كـوچه هـاى مـا هميشه عاشق تـو بـوده انـد.
اى كبوتر دلـم هوايى محبتت!
سينه ام, آشناى نعمت غم است گر هزار كـوه غم رسـد, هنـوز هـم كـم است
از درون سينه ام نـاله هاى مـرغ خسته اى به گـوش مـى رسـد.
بالهاى زخمـى ام, نيازمنـد مـرهـم است.
صبحگاه جمعه ها آفتاب ياد تـو ز ((نـدبه))هاى ما طلـوع مـى كنـد.
آنكه شب پـس از دعا, با سرود اشتياق و نغمه اميد, با دلـى سفيد خـواب رفته است,
روز را به شـوق ديدنت شروع مـى كند
اى تـو معنى اميـد و آرزو!
اى بـراى انتظار عاشقانه, آبـرو!
عشقهاى پاك, در ميان خنده ها و گريه هاى عاشقان, پيـش عصمت الهى ات, خضـوع مى كند.
اى بهانه اى براى زيستـن!
اشتياق, همچو سبزه بهاره هر طرف دميده است.
جمكران, جلوه اى از انتظار و شـوق ماست
اى بهار جاودان, اى بهار آفـريـن, مـا در انتظار مقـدم تـوييـم,
اى اميـد آخـريـن!
اى عزيز دل, پناه شيعيان اى فـروغ جـاودان!
سـايه بلنـد نام و ياد تـو, از سر و سراى عاشقان بيقرار, كـم مباد
قامت بلند شوق, جز بـر آستـان پـرشكـوه انتظار, خـم مبـاد
:: موضوعات مرتبط:
پيام هاي مهدوي ,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0