فرهنگی


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
سلام علی آل یس سلامی چو بوی خوش آشنایی به وبلاگ صبح امیدخوش آمديد
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



مفيد ترين مطلب را انتخاب كنيد.

یارقیه ميلادت مبارك
نویسنده : خدیجه
تاریخ : یک شنبه 26 خرداد 1393


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خوب ببين
نویسنده : خدیجه
تاریخ : دو شنبه 26 خرداد 1393

 

خوب ببین...

زندگی زیباست...

رنگارنگ است...

روزها خوبند...

ماه ها بهترند...

و سالها عالی ترند...

می گذرند....

و تو تمامی خوبی ها را تجربه میکنی...

قدم هایت که ایستاد...

روبرویِ خدایی...

رویِ ماهِ خدا را همانجا ببوس ;)

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تقسيم شادي
نویسنده : خدیجه
تاریخ : دو شنبه 26 خرداد 1393

 

از یک شمــع

هزاران شمع می توانند روشنایی بگیرند،

بدون این که زندگی آن شمع کوتاه شود!

"شــادی با قسمت کردن هرگز کم نمی شود".

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مثل خدا
نویسنده : خدیجه
تاریخ : یک شنبه 25 خرداد 1393
 

 - ما خلیفه ی خداییم، مثل خدا باشیم، قابل دسترس در همه جا و همه گاه.

- آنکه  خدا را از زندگیش سانسور کند همیشه دچار خود سانسوری خواهد بود.

- خدا از آن کس که روزهایش بیهوده می گذرد، نمی گذرد.

- بیهوده گفته اند تنها «صداست» که می ماند، تنها «خداست» که می ماند.

- روزی که خدا همه چیز را قسمت کرد، خود را به خوبان بخشید.

- برای اثبات کوری کافیست که انسان چشم های نگران خدا را نبیند.

- شکسته های دلت را به بازار خدا ببر، خدا، خود بهای شکسته دلان است.

- به چشم های خود دروغ نگوییم، خدا دیدنی است.

- چشم هایی که خدا را نبینند، دو گودال مخوفند که بر صورت انسان دهن باز کرده اند.

- امروز از دیروز به مرگ نزدیک تریم به خدا چطور؟

-اگر از خدا بپرسید کیستی؟

در جواب «ما» را معرفی خواهد کرد!

ما بهترین معرف خداییم، آیا اگر از ما بپرسند کیستی؟ خدا را معرفی خواهیم کرد؟

- وقتی خدا هست هیچ دلیلی برای ناامیدی نیست.

- آسمان، چشم آبی خداست، نگران همیشه ی من و تو.

- خداوند سند آسمان را به نام کسانی که در زمین خانه ندارند امضا کرده است.

- خدایا پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گرساز

تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند.  


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خدایا................
نویسنده : خدیجه
تاریخ : یک شنبه 25 خرداد 1393

 

خدایا................

نمیتونم شکر نعمت هات رو به جا بیارم 

اگه با هر بار گناه منو مجازات میکردی ...

ولی بخشیدی

اگه با گناه کردن من باهام قهر می کردی ...

ولی همیشه آشتی بودی

اگه با فراموش کردنت تو هم منو فراموش میکردی ....

 ولی همیشه به یادم بودی

و .....

خدایا تو همونی که من میخوام کاش منم همونی بودم که تو میخوای


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چرا نور قران درما اثرنمي كند؟!
نویسنده : خدیجه
تاریخ : شنبه 25 خرداد 1393

 

آینه‏ ات دانی چرا غماز نیست؟!
 
به خدا پناه بردن یعنی :
 
از شیطان و اخلاق شیطانی گریختن و از هوا و هوس فاصله گرفتن.
 
هوا و هوس چیزی شبیه زنگار و غبار بوده و دل چیزی همانند آینه است.
 
همانطور که آینه غبار گرفته نسبت به تابش نور بازتابی ندارد،
 دل نیز اگر آلوده به هوا و هوس باشد هرگز نور قرآن را منعکس نمی‏کند.
 
 آینه ات دانی چرا غماز نیست
                          زآنکه زنگار از رخش ممتاز نیست
 
و برای دل زنگار گرفته و غبار نشسته قرآن هیچ جاذبه‏ ای ندارد.
جهت روشن‏ تر شدن این حقیقت یادآوری داستان شاگرد کوزه گر کهمی‏خواست
کوزه‏ ها را لعاب دهد شاید در اینجا خالی از لطف نباشد:
 
 او هر چه لعاب‏ها را داغ کرده و بر کوزه‏ها می‏ریخت بر آنها نمی‏ نشست،
از این‏رو به پیش استاد خود آمده و ماجرا را باز گفت و استاد از اوخواست تا در
همان جا و در پیش چشم خود کوزه‏ ای را لعاب دهد،
و او هم قدری لعاب برداشت و بر کوزه‏ ای ریخت ولی باز هم بر کوزه ننشست.
آنگاه همان کوزه را از او گرفت و پیش از لعاب دادن تا توانست آنرا فوت کرد
 و آنگاه لعاب بر روی آن ریخت و نشست و سپس رو به شاگرد کرد و
گفت:
فوت کوزه‏ گری را از یاد برده بودی.
یادت باشد همیشه بر روی کوزه‏ ها غبار نشسته است
و تا غبار هست کوزه‏ ها لعاب رانمی‏پذیرند.
حال این فوت کوزه‏ گری را درباره دل نیز نباید فراموش کرد
و آن زدودن هواها و هوس‏ها از دل است و تنها در این صورت است که قرآن دلنشین می‏شود،
و در اعماق دل فرو می‏رود و می‏شکفد
و آنگاه مثل ملای روم می‏توان با دنیایی از وجد و شور و حال گفت:
 
 تابش جان یافت دلم وا شد و بشکافت دلم
 
تالیف: محمد رضا رنجبر
 
 
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سرت را بالا نگیر که از خجالت آب می شویم...
نویسنده : خدیجه
تاریخ : سه شنبه 25 خرداد 1393

 

از خجالت آب می شویم+عکس

خاک پایت سرمه چشمانم که دستت را مقابل آقا پنهان کردی تا دلش بیشتر نشکند...

قربان اخلاصت...فدای دست قطع شده و صورت چروک افتاده ات...

علمدار کربلا با همان دستهای قلم شده اش دستت را بگیرد...

جانباز اسلام، سرت را بالا نگیر که از خجالت آب می شویم...

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سن عاشقی
نویسنده : خدیجه
تاریخ : شنبه 25 خرداد 1393

 

 

رزمنده 14 ساله ای را به اسارت گرفته بودند.

فرمانده عراقی وقتی او را دید و و متوجه سنش شد پرسید: 

( مگر سن سربازس 18 سال نیست؟  خمینی سن سربازی را پایین آورده ؟  )

رزمنده در جواب عراقی گفت:

( نه، سن سربازی همان 18 سال است ... خمینی سن عشق را پایین آورده ...)

 


:: موضوعات مرتبط: حكايت و داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
بچرچ تا بچرخم(حكايت)
نویسنده : خدیجه
تاریخ : سه شنبه 24 خرداد 1393

 

 

 

-        ببخشين ... شما سپاسي هستي ؟

مرد برگشت .

-        امريه !

نوجوان هول گفت : بي ... بي سيم چي م .

مرد خنده اي کرد و گفت : خب ، منم با سيم چي م .

وقتی دیدصورت نوجوان  سرخ شده ، ادامه داد :

-        شوخي کردم . بي سيم چي کجا بودي ؟

-        گردان !

-        با کيا کار کردي ؟

انگشتهاي دست را يکي يکي تا زد کف دست حنا بسته اش و هفت – هشت نفر را رديف کرد . گفت : بگم بازم  ؟

-        اينا که همه شهيد شدن  ! يکي رو بگو  زنده باشه .

-        دندان روي لب پايين گذاشت ، گفت : فکرش مي کنم ، مي بينم بي سيم چي هر کي بودم ، شهيد شده !

-        پس سر همه رو خوردي ؟ برو خدا روزيت رو جاي ديگه بده !

-        ترسيدي ؟

-        ترس؟ شايد !

 

 

-        نيگاه به قد ريزم نکن ، تجربه دارم !

-        با اين اسمايي که رديف کردي ، فهميدم .

-        پس قبول کردي ؟

-        حالا چرا مي خواي بي سيم چي من باشي ؟

-        شنيدم شما خيلي باحاليد !

-        مي خواي سر من رو هم بخوري ... يه چيز رو مي دوني ؟

-        چي رو ؟

-        بيا جلو ! مي دوني هر کي هم تا حالا شده بي سي م چي من ، شهيد شده ؟

-        بله مي دونم !

-        مي دوني ؟!

-        بله ! شما تا الآن ، نه تا بي سيم چي داشتي ، همه شونم شهيد شدن .

-        نه بابا ! خيلي خوبه .

 

 

-        منم بگم ؟

-        چي رو ؟

-        فکرش مي کنم ، مي بينم منم نه تا فرمانده داشتم ، شهيد شدن .

-        خوبه پس ميخواي با من بجنگي ؟

-        ها بله !؟

-        پس بچرخ تا بچرخم !

 

 

 

منبع : " آدم هم پوست مي اندازد " – اکبر صحرايي

 



 


:: موضوعات مرتبط: حكايت و داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
بركت قرآن
نویسنده : خدیجه
تاریخ : چهار شنبه 24 خرداد 1393

 

◘ ◘ ◘ 

قال علی علیه السلام :

خانه ای که در آن قرآن خوانده شود و خدا را به یاد آرند، 

برکتش فزونی یابد و فرشتگان به آن خانه درآیند و شیاطین از آن دوری جویند .

اصول کافی 
2/610

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سلامتي وظهور تو
نویسنده : خدیجه
تاریخ : جمعه 24 خرداد 1393

نامت را كف دستانم مي نويسم تا اولين خواسته ام از خدا سلامتي وظهور تو باشد!!



:: موضوعات مرتبط: پيام هاي مهدوي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
طلب معرفت
نویسنده : خدیجه
تاریخ : جمعه 23 خرداد 1393

خدایا بهم معرفت بده

معرفت یعنی رسیدن به همو که از جهالت ما عمری آواره و غریبه!!

ازعمق وجودت بخوان دعای معرفت را ای محب مهدی



:: موضوعات مرتبط: پيام هاي مهدوي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
گل نرگس مقدمت گل بارون
نویسنده : خدیجه
تاریخ : جمعه 23 خرداد 1393

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گل نرگس مقدمت گل بارون

چشمانم هرلحظه آماده ی قدوم توست



:: موضوعات مرتبط: پيام هاي مهدوي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ای چاره ی درخواستگان ادرکنی
نویسنده : خدیجه
تاریخ : جمعه 23 خرداد 1393

ای چاره ی درخواستگان ادرکنی


ای مونس و یار بی کسان ادرکنی


من بی کسم و خسته و مهجور و ضعیف


یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی

شعبان شد و پیک عشق از راه آمد

عطر نفس بقیه الله آمد

با جلوه سجاد و ابوالفضل و حسین

یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد

تا کی در انتظار تو شب را سحر کنم


شب تا سحر به یاد رخت ناله سر کنم


ای غایب از نظر، نظری کن به حال من


تا چند سیل اشک روان از بصر کنم



:: موضوعات مرتبط: پيام هاي مهدوي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
لطفا زودتربیاین!!
نویسنده : خدیجه
تاریخ : جمعه 23 خرداد 1393
این قصّه کمی دگر به سر می آید
آن یار که رفته از سفر می آید
با پرچم سرخ و ذوالفقار حیدر
با سیصد و سیزده نفر می آید



:: موضوعات مرتبط: پيام هاي مهدوي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
بارديگر مژده برما مي دهند
نویسنده : خدیجه
تاریخ : چهار شنبه 22 خرداد 1393

 

بار ديگر مژده بر ما مى ‏دهند
نور اميدى به دلها مى‏ دهند

در شب ميلاد مهدى قدسيان
گل بدست پاك زهرا مى ‏دهند

در رخ مهدى خدا را بنگرد
هر كه را اذن تماشا مى‏دهند

سامرا بيند ملائك فوج فوج
بوسه ‏ها بر پاى مولا مى ‏دهند

آمد آن يكتا پرست مه جبين
فرش راهش بال جبريل امين

آمد و آورد بهر ما نويد
مولودش بخشيده بر دلها اميد

اى خوشا آن دل كه با او همدم است
در حريم عشق جانان محرم است

عالم امكان اگر مُحرم شوند
در طواف خانه نرگس كم است

مهدى آمد آنكه همچون فاطمه
ميوه ى قلب رسول اكرم است

مهدى آمد آنكه سر تا پاى او
كعبه ى جان تمام عالم است

كلك قدرت در گلستان بهشت
نام مهدى را به برگ گل نوشت

اللهم عجل لولیک الفرج 
سلامتی وتعجیل در فرج آقا صلوات
 



:: موضوعات مرتبط: پيام هاي مهدوي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عيدي دلم مشهد ميخواد !!!
نویسنده : خدیجه
تاریخ : یک شنبه 22 خرداد 1393

 

 

 

آقـای ِ خـوب ِ مـن
مـن ، بـد !
ولــــی ..
امــــروز دلـتـنـگی
از هـمـیـن چـشـمـان ِ گـنـاه

دیـده ام لـبـریـز شـد ...

مـگر نـه اینـکه آهـــوی ِ رمیــده ی

چشــمان ِ مــرا تو ضــامنی ؟

رهــــایمـ نکن
بیش از همیشه دلتنـــگمــ
الســـلام علــیک یا ضـــامن آهـــــو


 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
بسم رب المهدي
نویسنده : خدیجه
تاریخ : چهار شنبه 22 خرداد 1393

 

بسم رب المهدی


آری معصومیت کودکیهایم

گم شده است،

اما من هنوز هم همان کودک

عاشقم و ساده دلم

و همچنان در انتظار....

در انتظار ظهور آن لحظه رویایی ...

من اینجا تنها ماندم!

خدایا مرا به ان روز 

که عمریست منتظرم برسان 
اللهم عجل لولیک الفرج 

 



:: موضوعات مرتبط: پيام هاي مهدوي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سيدي ازنسل پيامبر
نویسنده : خدیجه
تاریخ : چهار شنبه 22 خرداد 1393

 

·٠•♥ در این نزدیکی ، « سیّدی » هستــــ ،
کـﮧ دل خـ ـ ـ ـون‌ دارد
چـﮧ کسی حق دارد، قبــل این «شـاهِ ولایتــــ » قدمی بــــردارد...؟!
بِهَراسیـــد کــﮧ این قائلـه آخـــر دارد
کدخـدایی ستـــــ در این دهکـده طاقتـــــ دارد،
طاقتـش حــــــد دارد،
یادتان رفتــه کــه این معرکــه داور دارد ؟
یادتان رفتــه که این میـکــده ساغـر دارد؟
« سیّدِی » هستــــــ که از نسل پیمبــر
« سیّدی » هستــــــ که چون « فاطمه » مــادر دارد . . !

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خوشا آنان كه.....
نویسنده : خدیجه
تاریخ : چهار شنبه 22 خرداد 1393

 

خـــوشـــــــا آنـــان کــــه بــــر بـــــال مـــلائـــــک….
نـــشــســتــنـد و صــــــفــــا کــــردنـــد و رفـــــتـــنـــد….

ادعا نداشتند….
 
نیایش داشتند….
 
نمایش نداشتند….
 
حیا داشتند….
 
ریا نداشتند….
 
از خود گذشتگی داشتند….
 
منت نداشتند….
 
شجاعت داشتند….
 
ترس نداشتند….
 
ایمان داشتند….
 
بی قیدی نداشتند….
 

♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ نام و یادشان گرامی ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آقا اجازه......
نویسنده : خدیجه
تاریخ : چهار شنبه 21 خرداد 1393

 


می خواهم در آینده شهید بشوم. برای این که...

معلم که خنده اش گرفته بود، پرید وسط حرف علی و گفت:
 
«ببین علی جان! موضوع انشاء این بود که «در آینده می خواهید چه کاره بشین.»
باید در مورد یه شغل یا یه کار توضیح می دادی.
مثلاً، پدر خودت چه کاره است؟

... آقا اجازه ... شهید...


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ان شاالله
نویسنده : خدیجه
تاریخ : چهار شنبه 21 خرداد 1393

 

روزی تو خواهی آمد ...


:: موضوعات مرتبط: پيام هاي مهدوي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
قلب حرم خداست
نویسنده : خدیجه
تاریخ : چهار شنبه 21 خرداد 1393

 

« القَلْبُ حَرَمُ اللهِ فَلا تُسْکِنْ فِی حَرَمِ الله غیَرَ الله » 
دلمان که می شکند!
 
تاوان دلبستگی هایی ست که به غیر " خدا " داشتیم . . .

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
اميد. اعتماد. ايمان
نویسنده : خدیجه
تاریخ : چهار شنبه 21 خرداد 1393

 



سه یادآوری کوتاه:

هر شب ما به رختخواب میرویم،‌ ما هیچ اطمینانی نداریم که فردا صبح زنده

بر می خیزیم، با این حال ساعت را برای فردا کوک می کنیم.

« این یعنی اُمید»

ـ کودکی یکساله ای را تصور کنید، زمانی که شما او را به هوا پرتاب می کنید،

او می خندد، چرا که او می داند که شما او را خواهید گرفت.

«این یعنی اعتماد»

ـ روزی،‌ تمام روستایی ها تصمیم گرفتند، تا برای بارش باران دعا کنند،

در روزی که برای دعا همگی دور هم جمع شدند،تنها یک پسر بچه با خود چتری داشت.

«این یعنی ایمان»

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چه كنيم دل امام زمان را از خود شاد كنيم؟!!
نویسنده : خدیجه
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393

 

 

تو می آیی...

کجا یا کی؟ نمی دانم....

 

يا مولا!
دلتان خرم وشاد
خانه ي قلب شما باد آباد
 
دوستان سلام!
چيزي به جشن نيمه شعبان نمونده!
جشن ميلاد آقاي خوبي ها ومهربوني ها!
آقاي بنده نوازي كه از گناه ما ناراحت ميشه!
دلش مي گيره
اما مهربانانه پيش خدا برا ما مغفرت وبخشش آرزو مي كنه!
مولاي ما حق آقايي خودش رو ادا كرده!
ما هم آيا حق ايشون رو ادا كرده ايم؟!
 
چه كنيم در نيمه شعبان دل امام زمان را از خود شاد كنيم؟!!
سهم هريك دراين امر چيست؟!
لطفا نظرخود را بنويسيد:
تاج بخشيان


:: موضوعات مرتبط: پيام هاي مهدوي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چقدر غمگینه غروبای جمعه
نویسنده : خدیجه
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393



چقدر غمگینه غروبای جمعه
سینه ها سنگینه غروبای جمعه



:: موضوعات مرتبط: پيام هاي مهدوي , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
کتاب حافظم از دست من کلافه شده ست
نویسنده : خدیجه
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393



در آسمان غزل عاشقانه بال زدم

به شوق ديدنتان پرسه در خيال زدم

در انزوای خودم با تو عالمی دارم

به لطف قول و غزل قيد قيل و قال زدم

کتاب حافظم از دست من کلافه شده ست

چقدر آمدنت را چقدر فال زدم

غرور کاذب مهتاب ناگزير شکست

همان شبی که برايش تو را مثال زدم

غزال من غزلم ، محو خط و خال تو شد

چه شاعرانه بدون خطا به خال زدم

به قدر يک مژه بر هم زدن تو را ديدم

تمام حرف دلم را در اين مجال زدم...

 

 سيد حميد رضا برقعی



:: موضوعات مرتبط: پيام هاي مهدوي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
هميشه دعا كنيد كه:
نویسنده : خدیجه
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

همیشه دعا کنید:
چشمانی داشته باشید
که بهترین ها را در آدم ها ببیند...
قلبی، که خطاکارترین ها را ببخشد...
ذهنی، که بدیها را فراموش کند...
و روحی که هیچگاه، ایمانش به خدا را از دست ندهد!

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
به شوق ديدارت!
نویسنده : خدیجه
تاریخ : سه شنبه 20 خرداد 1393

يااباصالح المهدي العجل

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد
بـه شـــوقِ دیــــدارت
چه آب و جـارویــی راه انـــداخــتــه انـــد!
چشـم هـا و مـژه هـایـم…

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

 



:: موضوعات مرتبط: پيام هاي مهدوي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
انسان بي قران يازمين بي ديوار؟!!(تمثيل)
نویسنده : خدیجه
تاریخ : شنبه 20 خرداد 1393

 

گاه در بعضی محله‏ ها قطعه زمین‏ هایی هست که ساخت و سازی در آن صورت نگرفته
و اطراف  آن نیزحصاری وجود ندارداز همین رو به به خاکروبه تبدیل شده است
 وهرکس خاکروبه وزباله وهرچیز دور ریختنی را در آنجا می‏ریزد.
اما همین‏که گرداگرد آن دیوار کشیده می‏شود کسی به آن حریم نزدیک نمی‏شود.
 
انسان هم اگر بدون قرآن باشد به زمین بی‏  دیوار می‏ماند و خرابه خواهد شد
و هر کس هر خلاف و تخلفی که در سر دارد به سراغ او می‏آید
و با کمک او کار خود را پیش می‏برد.
ولی کسی که اهل قرآن است گویی که به گرد خود دیواری کشیده باشد
 و بدین وسیله به امان و امنیت دست می‏یابد.
اساساً قرآن مجموعه حصارها و دیوارهایی است که انسان به دور خود می‏کشد
تا از گزند و آزار در امان باشد.
به همین دلیل به هر مجموعه آیات «سوره» می‏گویند.
 سوره از «سور» و به معنای دیوار است،
 البته دیواری که در اطراف یک شهر یا سرزمین کشیده می‏شود مثل دیوار چین.
البته یادت باشد که دیوار چین اگر چه زیباست و تماشایی
ولی آنرا تنها برای تحقیق و تماشا بنا نکرده‏ اند
بلکه  برای امنیت آن سرزمین بنا شده است.
قرآن کریم نیز اگر چه زیبا و تماشایی است
ولی تنها برای دیدن و خواندن نازل نشده بلکه برای آن است
که به وسیله آن خود را از شیطان و شیطنت ها در امان بداریم.
تأليف محمدرضا رنجبر
 
 
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان صبح امید و آدرس tagbakhshiyan1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار مطالب

:: کل مطالب : 1221
:: کل نظرات : 3317

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 23

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 503
:: باردید دیروز : 1167
:: بازدید هفته : 1965
:: بازدید ماه : 3505
:: بازدید سال : 116536
:: بازدید کلی : 418242

RSS

Powered By
loxblog.Com